Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایسنا»
2024-05-02@11:31:43 GMT

دیگر آن دوران گذشت که بگوییم هر جور شما فکر می کنید!

تاریخ انتشار: ۲۸ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۴۳۰۹۲

دیگر آن دوران گذشت که بگوییم هر جور شما فکر می کنید!

نقاشی، عکاسی، مجسمه‌سازی و ... از هنرهایی محسوب می‌شوند که ویژگی‌های بصری آن‌ها از یک سو و واژگانی که می‌توان از سویی دیگر در نقد یا بیانِ این ویژگی‌ها به خدمت گرفت، مخاطب را میان یک دو راهی از جنس آنچه می‌بیند و آنچه می‌خواند قرار می‌دهد. دو راهی‌ای که امروزه اغلب با نادیده گرفتن نوشتن بیانیه در توضیح یک نمایشگاه تقریبا از بین رفته است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اما آیا بی‌توجهی به نوشتن استیتمنت یا بیانیه در توضیح نمایشگاه همان راه فراری است که هنرمندان برای پرهیز از قضاوت یا نقد شدن پیدا کرده‌اند؟

اگر سری به نمایشگاه‌های هنری در گالری‌های مختلف زده باشید، شاید با این مورد هم برخورد کرده‌اید که برخی از نمایشگاه‌ها در ابتدا بیانیه‌ای را درباره آثار به نمایش گذاشته شده در معرض دید قرار می‌دهند و برخی دیگر برعکس. آیا تا به حال از خود سوال کرده‌اید که بر چه اساسی برخی نمایشگاه‌های هنرمندان دارای بیانیه یا استیتمنت است و برخی دیگر خیر؟

بیانیه یا استیتمنت درواقع متنی است که خود هنرمند یا شخص دیگری که به آثار هنرمند از یک سو و ادبیات از سویی دیگر تسلط دارد، درباره موضوع نمایشگاه و آثار نوشته شده است. این متن با هر کمیتی باشد، مخاطبان را پیش از مواجهه با آثار، نسبت به دنیای ذهنی هنرمند آشنا می‌کند. اخیرا اما حضور این متن در نمایشگاه‌ها کمرنگ‌تر شده است؛ چراکه برخی هنرمندان به ویژه آن دسته که آثارشان ذیل هنر معاصر و مدرن تعریف می‌شوند، بر این عقیده هستند که بیانیه یا استیتمنت مانعی است برای بازدیدکننده که درک خود را از نمایشگاه داشته باشد. اما آیا واقعا چنین است؟

برای دست یافتن به پاسخ این پرسش به گفت‌وگو با آرمان یعقوب‌پور، هنرمند نقاش پرداختیم. او نقاش طبیعت‌گرایی است که اخیرا اثری از او نیز در شانزدهمین دوره حراج تهران به فروش رسیده است.

این هنرمند درباره‌ی کمرنگ شدن نقش استیتمنت‌ها به ایسنا می‌گوید: «نقاشی یک چیز منفک شده از بقیه هنرها نیست. بلکه یک مقوله درهم تنیده است. الان به صورتی است که اثر هنری در کنار مقولات فلسفی شامل ادبیات و ... شکل می گیرد و اینها به هم گره خورده است. بر این اساس در یک اثر معاصر، همه این موارد باید به موازات هم جلو بروند. الان دیگر دوره‌ای نیست که هنرمندی بگوید من فقط کار نقاشی انجام می دهم و برایم هم مهم نیست که نظریه پردازهای هنری چه می‌گویند یا اینکه بگوید که هرجوری که مردم فکر کردند، درست است و دیگر نیازی نیست که من چیزی بنویسم.»

او ادامه می‌دهد: «اینگونه نیست که هر کس هرچیزی درباره نمایشگاه فکر کرد، درست باشد. امروزه شما به عنوان خالق یک اثر، باید نظر خودتان را بیان کنید و آن نگاه می‌تواند به مخاطب جهت دهد. به عبارت ساده‌تر امروزه استیتمنت درواقع شروع یک نمایشگاه و راهنمای نمایشگاه محسوب می‌شود. به خاطر اینکه ما با دنیای ذهنی هنرمند بتوانیم راحت تر ارتباط برقرار کنیم.»


تقابل مدرنیسم و پست مدرنیسم در نمایشگاه ها
این نقاش طبیعت‌گرا در پاسخ به این سوال که نبود استیتمنت چقدر جلوی نقد نقاشی را می‌گیرد؟ اظهار می‌کند: «نگاهی که در دوره‌ی مدرنیسم وجود داشت، نگاهی بود که همچنان هم هنرمندان ما به آن وفادار هستند. برای مثال شما اگر از یک هنرمند مدرنیسم سوال می کردید که چه فکری درباره کارش می کند، در پاسخ چنین اظهار می کرد: هر جور که شما فکر کنید!
در دوره جدید اما هم عنوان وارد نمایشگاه شده و هم استیتمنت. بگذریم که حالا بعضی از استیتمنت ها به قدری از کار دور هستند، که ممکن است شما حتی با خواندن آن نیز به جایی نرسید که بتوانید متوجه شوید در ذهن هنرمند چه اتفاقی رخ داده است؟»

او اضافه می‌کند: «زمانی که چیزی تحت عنوان استیتمنت نویسی باب می‌شود و از طرفی نمی توان اثری را بدون عنوان در نظر گرفت، یک رویکرد پست مدرنی است که در واقع ما می‌خواهیم تمامی شیوه‌های مختلف را باهم گره بزنیم تا بتوانیم انتقال مفهوم را انجام دهیم. برخی هنرمندان همچنان وفادار به دیدگاه مدرنیستی هستند و عقیده دارند آن چیزی که مخاطب فکر می‌کند، مبنا است و نیازی نیست که متوجه شود هنرمند چه کار کرده است؟ ولی از یک طرف دیگر وقتی ما یک عنوان یا استیمنت داریم، کسی که آن را می خواند، حالا چه منتقد باشد چه بازدیدکننده، به او جهت می دهد و خیلی وقت‌ها هم ممکن است این استیتمنت را خود هنرمند ننوشته باشد و نگارش آن را برعهده شخص دیگری گذاشته باشد.»

این هنرمند همچنین اظهار می‌کند: «از آنجایی که در دوران معاصر بحث مفهوم اهمیت دارد، می‌گویندکه ما می توانیم جهتی که در ذهن هنرمند است را برای مخاطب ایجاد کنیم.»

بیانیه مانع مخاطب نیست
یعقوب‌پور با اشاره به این نکته که وجود استیتمنت مانعی در ذهن مخاطب برای برقراری ارتباط با اثر هنری ایجاد نمی‌کند، می‌گوید: «بیانیه ممکن است کمی به ذهن مخاطب جهت دهد. مثل فیلمی است که شما با داستان آن جلو می روید یا برعکس، فیلمی که پایان آن باز است و شما باید با ذهن خودتان برای آن داستانی بسازید. امروزه هنرمندان می خواهند از صفر تا صد مفهوم در ذهن مخاطب شکل بگیرد ولی من معتقد هستم که مخاطب نباید هرچه را که هنرمند نوشت، بپذیرد. فکر می کنم مخاطب می تواند استیتمنت نمایشگاه را بخواند اما با آن موافق نباشد و از دیدگاه دیگری به بررسی آن بپردازد چون هرکسی که به نوشتن استیتمنت می پردازد، بالأخره از دیدگاهی آن را بررسی کرده که ممکن است همه با آن موافق نباشند.»

او در آخر خاطرنشان می‌کند: «اگر نمایشگاهی در استیتمنت خود یک مسأله جامعه شناسی را بررسی می‌کند، شاید از دیدگاه دیگری زوایای جدیدی را پیش رو قرار دهد؛ بنابراین این وظیفه مخاطبان است که به هنگام بازدید از یک نمایشگاه هنری بیشتر فکر کنند؛ یعنی صرف اینکه یک چیزی نوشته شده و مخاطب نیز آن را سریع بپذیرد، چندان درست نیست.»

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: استیتمنت نمایشگاه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۴۳۰۹۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کارکرد انتقادی و راهبری فیلم های مستند کمرنگ شده است

سعید الهی تهیه کننده مستند «قوی دل» گفت: کارکرد راهبری و انتقادی آثار مستند در حال فراموشی و کمرنگ شدن است. متاسفانه شاهد تولیداتی غیرجذاب و منفعل هستیم. - اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، سینمای مستند در طول چند سال اخیر فراز و نشیب‌های زیادی را پشت سر گذاشته است؛ از یکسو مطالبه‌گر بودن این حوزه، باعث افزایش انتظارات از آن شده، اما حمایت‌های ضعیف از آن شرایط سختی را برای ادامه کار مستندسازان به وجود آورده است.

اگر پای صحبت مستندسازان بنشینید، سخنان قابل تأملی را بر زبان می‌آورند؛ هزینه‌های تولید به شدت بالا رفته اما برآوردها افزایش‌های حداقلی داشتند. علاوه بر این، محدودیت‌های ورود به بسیاری از موضوعات اجتماعی اقتصادی کار سوژه‌یابی برای بسیاری از مستندسازان را سخت کرده است. اما در نقطه مقابل منتقدین نیز معتقدند که سینمای مستند کارکردهای پیشین خود در حوزه نقد اجتماعی و مطالبه‌گری را تا حدودی از دست داده و ضعیف‌تر شده است.

سیاستمدار انگلیسی: جریان حمایت غرب از اسرائیل معکوس شده است

در بررسی پرونده "بایدها و نبایدهای سینمای مستند در سال 1403" گفت‌وگویی با سعید الهی داریم. او از تهیه‌کنندگان شناخته شده کشور است که با 2 اثر در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر حضور داشت؛ مستند «قوی دل» که توانست جایزه بهترین مستند را از آن خود کند و پیش از این نیز در جشنواره سینما حقیقت تحسین شده بود و فیلم سینمایی «میرو». مستند قوی دل این روزها در بخش هنر و تجربه اکران می‌شود.

الهی ضمن اشاره به اهداف و کارکرد فیلم‌های مستند در اصلاح و ارتقای رفتارهای اجتماعی گفت: مستند با تکیه بر شواهد بصری می‌بایست در مسیر روشنگری و اطلاع رسانی، نگاه مخاطب را نسبت به یک موضوع یا پدیده متمرکز کرده و مردم را به کشف‌های جدید از مفاهیم مرتبط با خود ترغیب کند.

وی با نقد شرایط فعلی در حوزه تولید فیلم مستند اظهار داشت: ماهیت اصلی مستند برخلاف آثار داستانی در این روزها که بیشتر از هر چیزی کارکرد سرگرمی پیدا کرده، در گزندگی و تذکره و تولید فکر و اندیشه و در نهایت تعالی فهم مخاطب است، اما آیا می‌توان امروزه چنین ادعایی کرد؟ در حالیکه فقر مفاهیم فرهنگی و اجتماعی در بین نسل‌های امروز کاملا مشهود است، متاسفانه در بسیاری از آثار مستند حتی با سرمایه‌گذاری برخی دستگاه‌های دولتی و حاکمیتی شاهد تولیداتی غیرجذاب، منفعل و  حتی بدون راهبرد مفهومی هستیم که فقط روی فرم و تکنیک تمرکز پیدا کرده، نه محتوا و مضمون.

این تهیه‌کننده با بیان اینکه اگر اثر فرهنگی در هر شکلی در تعیین راهبرد و سیاست کلی خود خلایی داشته باشد هیچگاه به یک محصول ماندگار تبدیل نخواهد شد، تاکید کرد: فیلم مستند ازین امر مستثنی نیست و نباید فقط در جذابیت‌های تصویری و تکنیکی متوقف بماند. اطلاع رسانی، آموزش و فرهنگ سازی از طریق فیلم مستند وجوه مختلفی دارد که حداقل در کشوری مانند ایران هرگز در این زمینه کمبودی نخواهیم داشت.

الهی خاطرنشان کرد: تولید مستند در انواع مختلف آن، قابل تحسین  و مورد توجه مردم است؛ چه بسا در تولید برخی از آنها مانند محیط زیست، طبیعت، حیات وحش و... در دهه‌های گذشته تاکنون کوتاهی نیز شده است، اما محور اصلی مستند به معنای نقد مصلحانه و بیان حقایق زیرپوست جامعه را نباید از یاد برد.

تهیه‌کننده بهترین مستند جشنواره‌های فیلم فجر و سینما حقیقت اظهار کرد: حرکت در یک مسیر استراتژیک اگرچه تهدیدات و موانع خاص خود را ممکن است داشته باشد، اما مانند«قوی دل» می‌تواند در نگاهی منصفانه و البته شجاعانه هم نظر داوران و متخصصان امر را جلب کند و هم نظر حاکمیت و اقشار مختلف تماشاگران. نمایش عمومی«قوی دل» فرصتی است برای اینکه به بهانه بازخوانی پرونده جنجالی ورود فرآورده‌های خونی فرانسوی در سه دهه پیش به کشور، ذهن ناخودآگاه مخاطب در نسل‌های مختلف را به مفاهیم ضروری مانند اهمیت دادن انسان‌ها به یکدیگر و پرهیز از فردگرایی‌های افراطی و مرسوم، لزوم نظارت همکان بر عملکرد دولت‌ها، اعتقاد به سلامت سیستم و تلاش عمومی برای رفع کاستی‌ها و از همه مهمتر امیدواری برای اصلاح امور معطوف داشت.

الهی ضمن قدردانی از برنامه‌ریزی مجامعی چون مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و گروه هنر و تجربه برای نمایش اینگونه فیلم‌های کم مخاطب در سینماهای کشور و همسطح با فیلم‌های به اصطلاح تجاری و پرفروش، از مردم دعوت کرد نه به جهت خرید بلیط و کمک به گردش اقتصادی یک فیلم بلکه برای ایجاد فرهنگ صحیح زیست اجتماعی و نیز توسعه اندیشه‌ورزی به همراه خانواده به ویژه نوجوانان خود که در آستانه ورود به جامعه هستند به تماشای«قوی دل» بنشینند.

وی به ضرورت‌های فرهنگی و سینمایی سال 1403 کشور در حوزه مستند پرداخت و گفت: «تولید»، «توزیع» و «نمایش» 3 رکن اصلی در ساخت یک اثر هنری است و تفاوتی هم در شکل اثر ندارد؛ چه نمایشی، چه تجسمی، موسیقی، ادبیات و ... باید در بستر سیاست‌گذاری درست و حرفه‌ای، بعد از تولید به «عرضه» ختم شود و مهمترین دغدغه مستندسازان همین است. جدا از برخی آثار پرهزینه، در دنیای دیجیتال، دیگر تولید مستند چندان پیچیده و گران نیست و این عرصه می‌تواند در بخش تولید و نمایش توسط یک گروه بسیار کوچک هم عمل کند؛ لذا دولت‌ها برای ایفای نقش حاکمیتی خود در بحث نظارت و ممانعت از هرج و مرج‌های احتمالی و ترویج برخی نکاههای التقاطی و انحرافی راهی جز همراهی با جامعه مستندسازان از طریق تامین امکانات و خواسته‌های منطقی و حرفه‌ای آنان ندارند.

الهی در پاسخ به سوالی مبنی بر میزان اثربخشی تولیدات مستند سفارشی توضیح داد: تولیدات سفارشی که اغلب از سوی دستگاه‌های اجرایی صورت می‌گیرد تنها در صورتی جای خود را در ذهن و روح و روان مخاطب باز می‌کنند که علاوه بر بیان غیرمستقیم دستاوردها، از حقیقت گویی و ذکر نکات و حتی تصمیمات اشتباه فاصله نگیرند. تولید فیلم مستند دولتی و سفارشی، دقیقا مانند عملکرد مجموعه‌های روابط عمومی در سازمان‌هاست که اگر تعاملی نباشند و بخواهند به صورت یک طرفه و فارغ از همدلی و هم دردی به خودستایی و دفاع بی منطق از مرکز متبوعه خود بپردازند به حتم مخاطب خود را از دست خواهند داد.

تهیه کننده فیلم سینمایی «میرو» همچنین در خصوص هزینه‌های سرسام آور تولید و کاهش برآوردها توسط بخش دولتی خاطرنشان کرد: صرفه جویی و نگاه اقتصادی در هزینه‌های تولید با پول‌پاشی و ولخرجی‌های بی‌دلیل دو امر جدا از هم است، اما من معتقدم در تولید یک محصول فرهنگی باید همه وجوه در کنار تورم‌های احتمالی در نظر گرفته شود و قواعد خاص ساخت آثار بصری و نمایشی و تفاوت زیاد آن با سایر تولیدات و خدمات اقتصادی و صنعتی و عمرانی، توسط مدیران مربوط لحاظ شود.

وی در پایان ضمن ابراز خوشحالی از حضور موفقیت آمیز مستندهای ایرانی در عرصه بین المللی، مهمترین چالش پیش روی مستندسازان کشور را به ویژه در سال جاری، تورم و گرانی و معیشت و درآمد منظم فعالان این حوزه و در کنار آن بلاتکلیفی آنان در بازگشت سرمایه های تولید دانست و گفت: مستند باید دیده شود تا بتواند علاوه بر تامین مخارج خود پیامش را نیز به مردم انتقال دهد. برنامه ریزی های زودبازده در این مسائل بر عهده دولت است و چشم امید همکاران ما به سازمان سینمایی ست.

 انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • وقتی سرگرمی، قربانی بزرگ شعار دادن می‌شود /چرا «نون خ» در فصل پنجم مورد استقبال قرار نگرفت؟
  • آقای سعید آقاخانی، ما تحمل می‌کنیم، اما دل خودتان نسوخت؟
  • کارکرد انتقادی و راهبری فیلم های مستند کمرنگ شده است
  • «کمی دیرتر» به چاپ هفدهم رسید
  • بحران ادبیات داریم
  • کاش تلویزیون، این مدلی نبود
  • کارگردان مشهور ایرانی: تلویزیون نمی‌بینم!
  • چگونه به هنر نگاه کنیم و واقعا آن را ببینیم؟
  • با«مست عشق» کرک و پر حسن فتحی ریخت؟!
  • از فیلم‌سازی «بدون دیالوگ» تا خندیدن به «قضاوت»